شگفتی عریان
به نظر میرسد که اقتباس از اولین رمان 700 صفحهای «شگفتی عریان» که توسط خود سرجیو د لا پاوا منتشر شده است، در یک حماسه جنایی 86 دقیقهای عملی رادیکال باشد، اما «تکینگی برهنه» اثر یک فیلمساز آزمایشنشده است. کسی که میداند چگونه سادهسازی کند، اما فاقد چتزپاه برای تاب خوردن برای نردهها است. آن فیلمساز، چیس پالمر، نویسنده فیلم «It» است - نویسنده و کارگردانی که برای اولین بار با نام تهیه کننده ای کهنه کار به دنیا می آید - و در حالی که فیلم هیجانی حقوقی نیویورکی او دارای چند پرواز کوتاه است، تماشای فیلمی که می خواهد کامل شود خسته کننده است. "قصه های سرزمین جنوبی" اما به جای آن به قسمت نیمه دلخواه "قانون و نظم: WTF" بسنده می کند (دیک وولف به طور شگفت انگیزی در میان تهیه کنندگان اجرایی اعتبار دارد).
متوجه میشوید که جان بویگا، که وجدان اجتماعی او یک فوریت اخلاقی جستوجو را به بازیهای پس از فنلاندیاش اضافه کرده است، قرار بود همه چیز را بسیار فراتر و عجیبتر از فیلم های اکشن پیرامونش پیش ببرد. ستاره «قرمز، سفید و آبی» نقش کاسی را بر عهده میگیرد، یک مدافع عمومی جوان مغرور اما ژولیده با شدت یک سگ تولهسگ که سعی میکند به مردم در مورد زلزلهای که به تنهایی میتواند بشنود، هشدار دهد. مانند این است که می تواند متن روی صفحه را ببیند که به ما هشدار می دهد که فقط "12 روز تا فروپاشی" فرصت داریم. بنابراین، در حالی که رفتار نقرهای او نشان میدهد که ما با یک درام سنتی دادگاه در مورد جاذبه کشوری طراحی شدهایم که برای سنگین کردن مردم طراحی شده است (او به یک قاضی بیعلاقه میگوید: «خواب برای وکلایی است که ضرر میکنند»)، کاسی در ارتعاش میپردازد. راهی که نشان می دهد کل زمین در شرف جدا شدن از محور خود است.
و از عنوانش به بعد، این فیلمی نیست که دغدغه های فانی را در مقیاس کیهانی مطرح کند. سیستم عدالت کیفری یک سیاهچاله است و اکثر وکلا تنها با پنهان شدن در پشت افق رویداد «مبارزه با مبارزه خوب» میتوانند خود را در برابر این منظره روحخوار آن محافظت کنند. اما پس از ناکامی در دفاع از معتادی که به خاطر پاک ماندن به زندان انداخته شده است، کاسی نمی تواند مشکل را مستقیماً ببیند - به عنوان یک تکینگی برهنه. نکته بعدی که قهرمان ما می داند، او در حال له کردن یک جنایتکار در حال بهبود به نام لیا (اولیویا کوک) است که درگیر دزدی مواد مخدر کثیفی است که شامل رفیق لعنتی او، کریگ (اد اسکرین) و اوباش یهودی (با شخصیت کایل مونی، که به نظر می رسد اجرایش است، می شود. از دست دادن در پست) و کار کردن خارج از قانون برای مهندسی یک نوع عدالت عادلانه تر.
«تکینگی برهنه» در بهترین حالت و بدون لنگر، شبیه فیلمی از جان گریشام است که به خورشید خیره شده است. خاموشی مرموز نیویورک را گرفتار می کند. کریگ در مورد توطئههای مردم مارمولک صحبت میکند. درهای آسانسور با نقل قولی از "Candide" برچسب گذاری شده اند ("اگر این بهترین جهان ممکن است، پس بقیه چه زمانی هستند؟"). در یک نقطه، بویگا شروع به شناور شدن در بالای زمین می کند. زمانی که تیم بلیک نلسون به عنوان دوست عجیب و غریب کاسی ظاهر میشود که فقط برای این وجود دارد که درباره اینکه چگونه «پیوند جهان در حال شروع به گشودن است» غر میزند، زیرا «چیزهایی که قبلا جرم نداشتند ناگهان انجام میدادند»، واضح است که همه چیز در شرف به همان اندازه دیوانه شوید که مثلاً به 10.5 میلیون نفری که هر سال در آمریکا دستگیر می شوند فقط 15000 مدافع عمومی ارائه دهید.
به جز، آنها این کار را نمی کنند. پالمر بدون تمایل و/یا منابعی برای پذیرش انرژی آزاد و بینظیر مواد منبع خود، مصالحه رضایتبخشی را انتخاب میکند که - مانند بسیاری از افرادی که در دام دادگاهها گرفتار شدهاند - جایی در خلأ بین آنچه گیر میکند. است و آنچه باید باشد. بخش اعظم «تکینگی برهنه» صرف توضیح اینکه چرا یک محموله مواد مخدر به یک ماشین توقیف شده ختم می شود، چگونه این شخصیت ها برای به دست آوردن آن توطئه می کنند، و کدام یک از آنها می توانند در پایان روز پول را جمع آوری کنند. مقدار کمی از فیلم صرف ترسیم جزئیات برنامههای همپوشانی کاسی، لی و کریگ یا ایجاد ریسکهای عاطفی واضحی میشود که به اتهامزنی گسترده فیلم علیه سیستم حقوقی آمریکا بازمیگردد.
در عوض، Dane، یک وکیل کارتونی با بازی بیل اسکارسگارد را دریافت میکنیم که ظاهر میشود و اصرار میورزد که این «فرصت آنها برای حک کردن نام ما در سراسر جهان است». بازی فوقالعاده او در اینجا اشتباه است، اما برای فیلم باید اینطور میشد، و ناتوانی پالمر در یافتن جایگاه معقولی برای دین در داستان نشاندهنده مشکل گستردهتر یک اقتباس است که فاقد همان شجاعت است که شخصیتهایش را به حرکت در میآورد. .
"تکینگی برهنه" به جای پذیرش آن غیرت ویرانگر پارادایم، عجیب بودن خود را در حاشیه پنهان می کند. از ترکیببندیهای شات گرفته تا ضربهای داستان فرعی المور لئونارد و شوخیهای ترسناکی که با آن همراه میشود (کریگ به لی میگوید: «به من ضربه بزن، او پاسخ میدهد: «بسیار غمانگیز بود»)، اولین بازی پالمر با همان قراردادهای قبلی انجام میشود. دیگر تریلرهای حقوقی بی عیب و نقص در خاطرات اخیر، حتی اگر بتوانید بگویید که بازیگران و خدمه همگی به امید رنگ آمیزی خارج از خطوط ثبت نام کردند. افسوس، صحنه ای که کاسی کت و شلوار و کراوات خود را با شمشیر سامورایی معامله می کند استثنایی است که قاعده را ثابت می کند. بویگا یک سرنخ اجباری شکست خورده است و کوک استعداد نادری برای به زمین انداختن طرفداران دارد.فیلمهای واقعی در مکانهای واقعی (نگاه کنید به: "من و ارل و دختر در حال مرگ")، اما آنها در این یکی با شهرداری میجنگند، و هر پیروزیای که در این راه به دست میآورند، مانند خیالپردازیهای پوچ است.
"اگر واقعیت ثابت نشود چه؟" کسی می پرسد اگر دنیایی وجود داشته باشد که همه چیز در آن خراب است و کاسی با نقشهاش پیش نمیرود، به گفته ولتر، دنیایی هم هست که او در آن انجام میدهد. «تکینگی برهنه» ممکن است در دنیای دوم انتخابهای جسورانه و اقدامات انقلابی اتفاق بیفتد، اما مطمئناً در آن ساخته نشده است.